| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
رازهای_مدیریتی جک ولش
از مدیریت دست بردارید، به رهبری بپردازید
“مدیران ناتوان، کشنده کسبوکار هستند؛ شغلها را نابود میکنند”.
جک ولش میخواهد عنوان مدیر را کنار بگذارد؛ زیرا بیشتر نقش فردی را به ذهن میآورد که مهار کننده است تا تسهیل کننده، کارها را پیچیدهتر میکند تا سهلتر و بیشتر حالت فرماندهی دارد تا کسی که پیشبرد کارها را شتاب میبخشد. ولش میگوید که برخی از مدیران بجای آسانتر نمودن کارها آنرا گیجکننده و سرسامآور میکنند:
آنان مدیریت را برابر با پیچیده سازی میگیرند تا خود را هوشمندتر از دیگران نشان دهند. به کسی الهام نمیبخشند. ولش از ویژگیهایی که به مدیریت میدهند، بیزار است. آنان را در ناآگاهی گذاشتن و وقت انسانها را در انجام کارهای کماهمیت و تنظیم گزارشهای غیر ضروری هدر دادن. نباید همواره سایه به سایه کارکنان حضور داشت. اعتمادبهنفس را نمیتوان اینگونه بوجود آورد. او به خردهکاری ها مانند شکل و شمایل یخچال یا فراوردههای دیگر کاری ندارد. این کارها را به کارشناسان واگذار میکند.
جک ولش در نقش اداره کننده و پیش برنده شرکت بزرگ جنرال الکتریک با دوازده کسبو کار اصلی را نمیتوان یک مدیر معمولی به حساب آورد. او بیشتر یک ابر رهبر است.
وظیفه عمده ابر رهبر چیست؟
جک ولش میگوید ” کار من قرار دادن بهترین آدم ها در فرصتهای بزرگ و تخصیص دلارها به جاهای درست است. اندیشهها را به آنان منتقل میکنم، منابع را تامین مینمایم و از سر راهشان کنار میروم."
از دید جک ولش قرار دادن مدیران شایسته بر سر کسبوکارها، رمز پیروزی است. رهبران پیروزمند کسبوکارها را به لرزه درآورده و پیش میبرد. رهبران ناشایست کسب و کارها را میلرزانند و به نابودی میکشند. مدیران ناتوان نابودکننده سازمان هستند؛ آنان کشنده فرصتهای شغلی هستند. سازمان را باید پیوست نوسازی نمود. اندیشهها، فرصتها و خون های تازه فراوانند، باید آنها را به سازمان وارد کرد. همواره باید رو به بهبود داشت. کار من یافتن اندیشههای بکر و بزرگ و پخش آن ها در سراسر سازمان با شتاب حرکت نور است. پساز آن باید منابع لازم را بسیج نمود. پیگیر اندیشههای نو باشید. این وظیفه همه مدیران ماست.
@eshghepool
گول این جمله زیبا را نخورید
شاید شما هم این جمله را شنیده یا خوانده باشید: بزرگ فکر کن، کوچک آغاز کن، سریع رشد کن.
یا مشابه آن را که می گویند: جهانی فکر کن، محلی (کوچک) عمل کن شتابان توسعه بده.
راستش را بخواهید من تا مدت ها فکر می کردم که این جمله درست است و در جستجوی یک ایده بزرگ بودم. اما الان که تجربه خودم بیشتر شده و در ضمن با مجموعه ای از آدم های باتجربه و موفق هم صحبت و همکار و همراه شده ام. به این جمع بندی رسیده ام که این جمله اشتباه است. چرا؟
این اندیشه دو ایراد اساسی دارد و یک نکته مثبت:
اشتباه اساسی اول: منوط کردن امور به داشتن ایده بزرگ. این جمله اینگونه تداعی می کند که باید برای انجام امور ایده های بزرگ داشت. ایده ای به بزرگی مایکروسافت یا جهان گستریِ گوگل یا عظمت سونی. ولی واقعیت چیز دیگری است.
دو تن از استادان دانشگاه استنفورد شش سال روی «یک سوال» کار کردند. سوال آن ها این بود که چه تفاوتی بین شرکت های ماندگار و موفق با شرکت های مشابه شان وجود دارد. آنها هجده شرکت بزرگ را که از دیدگاه آنها موفق محسوب میشدند انتخاب کردند. شرکتهایی که میدانستند به کجا میروند و مسیر موفقیت آمیزی هم طی کرده بودند و ماندگار نیز بودند. به نتایج جالبی رسیدند یکی از آن نتایج این بود: اینکه شروع کار و راه اندازی هر شرکت باید با یک ایده بزرگ فکری نادرست است. از مجموع شرکتهای موفق و ماندگاری که آن ها بررسی کرده اند فقط شمار اندکی کار خود را با یک فکر بزرگ آغاز کرده اند.
اشتباه اساسی دوم: جنون موفقیت! وقتی می گوید که سریع رشد کن، باز این ممکن است منتقل شود که هیچ چیزی در این دنیا وجود ندارد به جز ایده شما که باید محقق شود. این جاست که همه چیز را باید فدای رشد سریع و بی مهابا کرد. ارزش ها، اصول، خانواده، زندگی، آرامش و ....
نکته مثبت: اینکه می گوید زود و عملگرایانه دست به کار شو.
تجویز راهبردی:
به نظر می رسد که اگر بخواهیم اشتباهات جمله فوق را برطرف کنیم و یا اینکه جلوی تفسیر اشتباه را از آن بگیریم جمله باید اینگونه گفته شود: یک ایده داشته باش. دست به اقدام بزن و هر چند وقت یک بار بزن کنار و کمی فکر کن.
1- لازم نیست یک ایده بزرگ، یک ایده عالی و یا یک ایده کامل داشته باشی. کافیست ایدهای نسبتا خوب و انجام شدنی داشته باشی. ایده های بزرگ، عالی و کامل در آینده و در طول زمان به ذهن شما خواهد رسید.
2- نباید منتظر ماند که ایدهها کامل شوند و همه آن ایده را بپذیرند. بسیاری از ایده ها به راحتی توسط دیگران انکار می شوند. بهتر است که به جای گفتگوهای بی پایان، آن را در عمل تست کنی. بنابراین باید آن را عملی کرد. کوچک زیباست، کوچک مهم است و کوچک سرنوشت ساز است اگر همین کوچک ها عملی شوند.
3- همه زندگی دستیابی به هدف یا عملی کردن یک ایده نیست. ما انسانیم و قرار است که زندگی کنیم به تمام معنا. نباید زندگی خود را فقط و فقط به یک ایده گره بزنیم. به همین جهت باید هر از گاهی در جاده موفقیت بزنیم کنار، ماشین را خاموش کنیم و از خودمان بپرسیم زندگی یعنی این؟ می دانم! می دانم این سخت ترین سوالی است که می شود از خود پرسید آن هم زمانی که در جاده موفقیت با بالاترین سرعت به پیش می روی ولی باید پرسید اگر می خواهی زندگی کنی!
دکتر مجتبی لشکربلوکی
کانال تلگرامی ما
@eshghepool
گلچین 28 درس عملی مدیران موفق
1- هفده اصل مدیریت :
کسی که به من اعتماد می کند از کسی که مرا دوست دارد گامی فراتر نهاده است .
BY JOHN MAXWELL
2- هشت خوان تحول :
فرآیند "دیدن – حس کردن – متحول شدن " بسی نیرومند تر از فرآیند " تحلیل – تفکر – تحول " است .
BY JOHN KOTTER
3- با بزرگان بازاریابی :
نقش شرکت ایجاد مشتری های جدید است و فقط 2 عامل درونی می تواند این کار را بکند : بازاریابی و نوآوری .
BY LOURA MAZUR
4- بازاریابی تک به تک :
به جای فروختن محصول ، سعی کنید مشکل مشتری را حل کنید . محصولات گذار هستند اما این رابطه است که باقی می ماند .
BY DON PEPPERS
5- بازیهای استراتژیک بازاریابی :
اگر خودتان و رقبایتان را می شناسید ، نباید از جنگ بترسید . اگر خود را می شناسید و رقیبتان را نمی شناسید برای هر موفقیتی انتظار شکست را هم داشته باشید . اگر خود و رقیبتان را نمی شناسید شکست خواهید خورد .
BY JOHN ZAGULA
6- بی واسطه از دل :
توجه خود را بر مشتریان متمرکز کنید نه رقیبان . رفتار رقیبان وضع گذشته را نشان می دهد مشتریان نمایانگر آینده ، فرصتهای تازه ، اندیشه های و شاهراه پیشرفت هستند .
BY MICHAEL DELL
7- تمایز یا نابودی :
مدیران هوشمند هر روز با این سوال از خواب بر می خیزند که چرا مشتری باید از میان این همه گزینه کالا یا خدمت ما را خریداری کند .
BY JACK TROUT
8- شرکتهای بزرگ ، مشکلات بزرگ:
وقتی از دیگران تقلید می کنید شهروند درجه 2 شناخته می شوید . در دنیای امروز نگریستن به دنیا از پشت میز کار عملی بسیار خطرناک است .
BY JACK TROUT
9- فلسفه نام های تجاری :
بازاریابان امروز به دنبال تصاحب یک تکه از ذهن مشتری هستند. BMW در ذهن شماست نه در پارکینگ شما .
BY THOM BRAUN
10- گاو بنفش :
امنیت خطرناک است . همرنگی امروز جای خود را به تک رنگی داده است .
BY SETH GODIN
11- رهبری پروژه :
هر رفتاری در نظر صاحبش دلیل و معنا دارد . اگر رفتار کسی در نظر ما بی معنا باشد به این دلیل است که با باورهای ما یکسان نیست .
BY JAMES LEWIS
12- مدیریت پروژه به اندازه :
مسئولیت پذیرفتنی است نه واگذار کردنی ، چون یک تعهد درونی است .
BY CURTIS COOK
13- معجزه شش سیگما :
اگر به من بگویی فراموش می کنم . اگر به من نشان دهی به خاطر می سپارم . اگر مرا درگیر کنی آن را درک می کنم .
BY SUBIR CHOWDHURY
14- بابای دار ، بابای نادار
انسان در بازی گاهی می برد گاهی یاد می گیرد .
BY RIOBERT KIOSAKI
15- ثروت آفرینان :
هیجان انگیزترین اکتشافات پیش روی ماست نه پشت سر ما . اگر امروز چیزی نسازیم فردا هم چیزی که تماشایی باشد نخواهیم داشت .
BY LESTER THUROW
16- جهانی شدن :
جهانی شدن چیزی نیست جز جابجایی فعالیتها به منظور کسب سود بیشتر . از 100 اقتصاد بزرگ جهان 29 تای انها شرکت هستند نه کشور
BY LESTER THUROW
17- کارراهه بابای دارا :
تنها تفاوت داراها و نادارها این است که اوقات خود را به روشهای متفاوت می گذرانند .
BY RIOBERT KIOSAKI
18- آینده مدیریت :
وقتی عمر استراتژی کوتاه است، نوآوری تنها راهی است که شرکت می تواند حضور خود را در آینده تضمین کند .
BY GARY HAMEL
19- باز مهندسی فراگیر :
در بسیاری از سازمانهای پویادرخواست رعایت استاندارد همانند درخواست سکوت در یک کنسرت جاز است .
BY JAMES CHAMPY
20- درس هایی از آینده :
آنچه در تصور انسان می گنجد روزی تحقق خواهد یافت . آینده قابل پیش بینی نیست زیرا انسان آن را می سازد .
BY STAN DAVIS
21- روح تشنه :
به فرزندانم در پایان آموزش عالی چنین توصیه کردم . به جای شغل به دنبال مشتری باشید . اگر بتوانید محصولی ارایه کنید که خواهان داشته باشد از بیکاری نجات پیدا می کنید .
BY CHARLES HANDY
22- سازمان فردا:
در شرایط امروز هیچ چیز خطرناک تر از دل بستن به کامیابی های دیروز نیست .
BY THE DRUCKER FOUNDATION
23- راهنمای خودباوری زنان :
خود باوری عبارتست از تمایل به این که خود را فردی شایسته مواجهه با چالش های اساسی زندگی و لایق شادی بدانیم .
BY NATHANIEL BRANDEN
24- سخنرانی موثر
وقتی آدمها مثل هم فکر می کنند پیداست که هیچ کدام آن قدر که باید فکر نمی کنند .
BY BRIESINGS PUBLISHING group
25- مدیریت ارتباطات :
هیچ کس اهمیت نمی دهد که شما چقدر می دانید . مگر آنکه بداند چقدر به او اهمیت می دهید .
BY JOHN MAXWELL
26- مدیریت بر خود :
آرمان بدون عمل رویاست و عمل بدون آرمان ، کابوس
BY HYRUM SMITH
27- مدیریت جلسه موثر :
فقط کسانی را فرخوانید که حضورشان در جلسه لازم است ، فقط کسانی را دعوت کنید که به حرف آنها گوش می دهید .
BY ROBERT MILLER
28- مدیریت زمان :
اولین گام در مدیریت زمان هدفمند زیستن است
BY KEN BELANCH
قانون جذب و رسیدن به خواسته ها:
قصد كنيد كه به هر چيزي كه دوست داريد نگاه كنيد و به خود بگوييد :
« مي توانم اين را فراهم كنم .مي توانم اين را بخرم »
آن وقت انديشه تان را می توانید عوض كنيد و شروع كنيد به داشتن حس بهتري نسبت به پول .
پول بدهيد تا پول بيشتري به زندگي تان جلب شود .
وقتي شما سخاوتمند باشيد و احساس خوبي از شريك كردن ديگران در پول خود داشته باشيد ، داريد مي گوييد « من خيلي پول دارم . »
كفه ي ترازوي انديشه هايتان را به سوي ثروت خم كنيد . ثروتمند بيانديشيد .
زماني كه مي خواهيد رابطه اي را به سوي خود جذب كنيد ، مطمئن شويد كه انديشه ها ، كلمات ، اعمال و محيط پيرامون شما در تضاد با آرزوهاي شما نباشند .
با احترام و عشق با خود برخورد كنيد . آن وقت افرادي را به سوي خود جلب مي كنيد كه به شما عشق و احترام نثار مي كنند .
وقتي نسبت به خود احساس بدي داريد ، عشق را بلوكه مي كنيد و در عوض افراد و شرايطي را جذب مي كنيد كه احساس بد شما را تداوم مي بخشد .
بر صفاتي كه در خود دوست داريد تمركز كنيد و قانون جاذبه چيزهاي عالي ديگري درباره خودتان به شما نشان خواهد داد .
براي اينكه رابطه درست كار كند ، بر آنچه در شخص مورد نظر ارج مي نهيد تمركز كنيد نه بر شكايت هايتان . وقتي بر قدرت ها متمركز مي شويد ، مقدار بيشتري از آنها را دريافت خواهيد كرد .
تاثير داروي كاذب نمونه اي از قانون جاذبه در عمل است . زماني كه بيمار حقيقتا" به قرصي كه به او مي دهيد باور دارد ، آنچه را كه باور دارد دريافت مي كند .
« تمركز بر سلامتي كامل » چيزيست كه ما مي توانيم همگي در درون خود انجام دهيم عليرغم آنچه ممكن است در بيرون اتفاق بيفتد .
خنده موجب جذب شادي و رها كردن منفي ها مي شود و به سوي شفاي معجزه آسا هدايت مي كند .
در برابر هر چيزي كه مقاومت كنيد آن را به سوي خود جذب مي كنيد، زيرا به صورت قدرتمندانه اي با عواطف خود بر آن متمركز هستيد . براي تغيير هر چيزي به درون برويد و علائم جديدي با انديشه ها و احساس هاي خود مخابره كنيد.
شما بر تمركز بر چيزهاي منفي نمي توانيد جهان را عوض كنيد . وقتي بر وقايع منفي دنيا تمركز مي كنيد نه تنها بر آن ها مي افزائيد بلكه به زندگي خود نيز چيزهاي منفي بيشتري را جذب خواهيد كرد .
به جاي تمركز بر مشكلات جهان ، انرژي و توجه خود را به سوي اعتماد ، عشق ، فراواني ، آمرزش و صلح معطوف كنيد تا قانون جذب همين ها را به شما هديه كند.
هرگز چيزهاي خوب تمام نخواهد شد زيرا بيش از اندازه ي كافي براي همه هست . زندگي يعني فراواني . پس هرآنچه آرزو داريد را جذب زندگي تان كنيد.
آنچه دوست داريد انجام دهيد .
اگر نمي دانيد چه چيز شما را شاد مي كند بپرسيد « شادي من كجاست ❓» وقتي به شادي خود متعهد مي شويد ، سيلي از چيزهاي خوب را به سوي خود جذب مي كنيد زيرا شادي از شما مي تراود .
حال كه شما دانش راز را آموخته ايد ، آنچه خواهيد كرد به شما بستگي دارد . هر انتخابي بكنيد درست است . قدرت كاملا" در دست شماست .
راز هر آنچه را كه بخواهيد به شما ارزاني مي كند ، شادي ، سلامتي و ثروت .
هر اندیشه ارتعاشی دارد، هر اندیشه علایمی منتشر می کند و هر اندیشه علایمی مشابه خود را جذب می کند. این فرایند را قانون جاذبه می نامیم. قانون جاذبه می گوید: هر چیزی جذب شبیه به خود می شود و بنابراین قانون نیرومند، افکاری که با یکدیگر جفت و جور هستند در یک خط قرار می گیرند.
هنگامی که پیچ رادیو را می چرخانید تا با امواجی که از برج فرستنده ارسال می شود هماهنگ شود از این قانون استفاده می کنید. اگر رادیوی شما روی موج 98/6 متر تنظیم شده نباید توقع شنیدن موسیقی را که از موج 101 متر پخش می شود داشته باشید.
می دانید فرکانسهای رادیویی باید با یکدیگر هماهنگ باشند و قانون جاذبه نیز چنین می گوید. بنابراین گر چه طبیعت شما چنین اقتضا می کند که آرزوهایی در دل بپرورانید می باید ارتعاشات شما با ماهیت آن ارتعاشات هماهنگ و در توازن باشد تا آرزوهایتان برآورده شود.
انسان سه راه دارد:
راه اول از اندیشه میگذرد، این والاترین راه است.
راه دوم از تقلید میگذرد، این آسانترین راه است.
و راه سوم از تجربه میگذرد، این تلخترین راه است.